یـا لـیـتـنـا کـنـا مـعـکـم فـنـفـوز و الله فـوزاً عـظـیـمـا
آی شهداء , ای ارواح قدسی آزاد شده از قید و بند تن های خاکی , ای آنهائی که پاک بودید و پاک زیستید و برگزیده شدید , ای رها شده گان از هر چه غیر خدائی است , که بر سر سفره ی امام حسین علیه السلام نشسته اید . میدانم که نگران مائید , دست ما به خاک نشینان را بگیرید . شما که اجازه اش را دارید . پس یا علی
صحرای بلا به وسعت تاریخ است و کار به یک یا لیتنی کنت معکم ختم نمی شود . اگر مرد میدان صداقتی ، نیک در خویش بنگر که تو را نیز با مرگ انسی این گونه هست یا خیر! اگر هست که هیچ ، تو نیز از قبله داران دایره طوافی ، و اگر نه ... دیگر به جای آنکه با زبان «زیارت عاشورا» بخوانی ، در خیل اصحاب آخرالزمانی حسین با دل به زیارت عاشورا برو . «ضحاک بن عبدالله مشرقی » را که می شناسی ! عصر عاشورا از جبهه حق گریخت بعد از آنکه صبح تا شام را در رکاب امام شمشیر زده بود. خوف ،فرزند شک است و شک ، زاییده شرک و این هرسه ، خوف و شک و شرک ، راهزنان طریق حقند... که اگر با مرگ انس نگیری ، خوف ، راهِ تو را خواهد زد و امام را در صحرای بلا رها خواهی کرد. شب هر چه در خویش عمیق ترمی شود، اختران را نیز جلوه ای بیشتر می بخشد و این ، سرالاسرار شب زنده داران است . اگر ناشئه لیل نباشد، رنج عظیم روز را چگونه تاب آوریم ؟